چند روز تا تولد
عزیزم امدم یکم از حال وهوای این روزها برات بگم اول ازهمه ببخش خیلی وقته چیز خاصی برات نذاشتم از
شیرینکاریهات وهمه اتفاقها اخه داشتم اماده میشدم واسه تولدت که میگفتم میخوام واست یه تولد خوب
بگیرم مثل سالهای قبل نباشه که همش گریه کردی عکسهای خوبی داشته باشی واز این حرفها. ایهان جون
اما این روزها واسه خانواده دایی اینا یه اتفاق بد افتاده متاسفانه پسردایی رضا تصادف کرده وتوicu هستش
خیلی روزهای بدی رو داریم سپری میکنیم یه از خدا بی خبری امدم باماشینش اونقدر محکم بهش کوبیده که
خونریزی مغزی کرده والان 5 روزه توبیمارستان هستش. خوشگلم یادگرفتی داری همش پسردایی رو
دعامیکنی فدات بشم انشالله تا تولدت خوب میشه ومیره سرخونه زندگیش بچه اش منتظرشه.مامان
های گلی که دارن این مطلب رومیخوننن دعاکنین
این جوان 34 ساله زود خوب بشه زن وبچه داره
.مادرش خیلی داره گریه میکنم براش دعاکنید
خواهش میکنم