ایهان قلیزاده

عزیزم دوباره عکسهاتو از نو میزارم تا برای همیشه یادگاری بمونه خوشگل من ،دوستت دارم 🥰🥰 ...

تولدت مبارک عزیزم ، ببخش خیلی تولد مختصری برات گرفتیم آخه متاسفانه مامان بزرگ آسمانی شد ونتونستم برات اونجوری که دلم میخواست تولد بگیرم ...

پسر خوشگل خودم پسر گلم خیلی وقتها بود که تو نی نی وبلاگ عکس نوشته بودم الان دوسه تا عکس می‌زارم واز این به بعد ایشالا وبلاگی بروز وفعال میشه ...

عزیزم ببخش خیلی وقته برات مطلب و عکس نمی زارم،اینروزها داری می ری مهدکودک اول کلاس ژیمناستیک رفتی و بعدش هم قرآن داری می ری و همه کلاسها تا به امروز بامن میرفتی که امروز خداروشکر تنهایی رفتی ومن خیلی خوشحالم از این موضوع و همچنین برای اولین بار رفتی وبه نقاشی کشیدی وتو اصلا تو خونه نقاشی نمیکشی و من یه کس از پشت پنجره از اولین نقاشی گرفتم خیلی ذوق کردم ،خدایا به خاطر وجودت بسیار سپاس گذارم و خداجونم ممنونم که گل پسرم بزرگ شده و واسه خودش آقایی شده.

گلم پسرم تعطیلات خرداد رو رفتیم روستای دیزج کند در صوفیان و ابشاری که اونجا بود خیلی خوش گذشت متاسفانه توابشار یادمون رفتیم دوربین ببریم وموبایلها توماشین جاموند از اونجا عکس نداریم ولی یه چندتا  ازبقیه جاها عکس میزارم وو2تا عکس هم تو اتوبوس که انداختیم اونا روهم میزارم واسه 2 روز قبله   راستی این خط ونشانه های که تو صورتت هست همش سردعواهایی که با پسرعمه ماهان میکنیه اونم صورتش مثل صورت تو هستش نمیدونم از کی یاد گرفتید واصلا باهم تازگیا همش دعوا میکنیید ...

                ...

یه تولد باب اسفنجی واسه گل پسر خوشگلم .کیک رو خودم پختم ولی متاسفانه دراثر گرما یکم قیافه اش تغییر کرد ولی خوشمزه بود ...

عزیزم تولدت مبارک امروز 4 سال هستش که وارد زندگیمون شدی خدا رو به خاطر وجودت بسیار سپاس گذارم که مارو صاحب خوشگلترین وشلوغ ترین پسر دنیا کرده.عزیزم انشالله 120 ساله بشی وهمیشه خوشبخت وسربلند باشی برات بهترینهاروگلم ارزو میکنم.امروز برات یه تولد باب اسفنجی خودمونی میگیریم که فردا انشالله عکسهاشو برات میزارم.خیلی دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت دارم ...

...

سلام عزیزم ببخش خیلی وقته به وبلاگت سرنزدم چندتا دلیل داشته اول ازهمه که کیبورد خراب شده واقا علی سان اب ریخته وبداز اون هم متاسفانه دستت شکست وتاالان هم وقت درست کردن کبورد روپیدا نکردیم ویکی هم قضیه اسباب کشی حسابی سرم رو مشغول کرده ببخش عزیزدلم, راستی عزیزم خیلی خیلی شلوغ شدی هزار ماشالله ,متاسفانه دوست داری بچه ها رو اذیت کنی ولی فقط سحر رودوست داری وباهاش بازی میکنیم دختر همسایه ی بغلی .بزار ازروز شکستن دستت بگم شماهمیشه بالای سینک تشریف داری روکابینتها, تو3 شهریور رفتی بالای سینک وبه مامان گفتی نیا توروخدا میخوام عروسک هامو ببرم استخر وتا من ومامان بلندبشیم حین نشستن پات لیز خورد و رو دستت افتادی وبردیم دکتر وعکس گفتند شکسته وخل...